نمای بیرونش ساده و همانند بسیاری از سولههای ورزشی شهر است، اما واقعیت این است که اینجا برای خودش قصه دارد. قصهای که برای شنیدن آن باید به حدود بیستسال پیش بازگردیم.
شادروان حسینعلی قیاسی همیشه دوست داشت برای این محله کاری کند. البته در زمان حیات او اینجا روستای اکبرآباد نام داشته و حالا محلهای از شهر است. مرحوم قیاسی سال۱۳۸۴ فوت کرد، اما همانطورکه خیلیها شنیدهاند، بارها گفته بود که دوست دارد اینجا مجموعه ورزشی بسازد تا وقف عام باشد.
عمر او کفاف نداد، اما سال۱۳۸۵ با رضایت خانوادهاش زمین اینجا وقف ساخت مجموعه ورزشی شده و سه سال بعد، عملیات ساخت آن ازسوی اداره کل تربیتبدنی استان خراسان رضوی تمام شد. حالا اهالی ورزشدوست این محدوده حداقل یک سالن ورزشی دارند.
از تابلو سردر خبری نیست و اسم سالن را روی دیوار سمت راست آن نوشتهاند. همان ابتدای ورودی سرویس بهداشتی و اتاق کوچکی برای تعویض لباس است که کمد و گنجه هم ندارد. ورزشکاران ساکهایشان را داخل سالن و روی سکوی تماشاچیان میگذارند.
حالا که به اینجا آمدهایم، زمان تمرین تیم فوتسال نوجوانان محله کلاتهبرفی است. بچهها دور زمین میدوند و خودشان را گرم میکنند. حدود چهارده تا هفدهسال سن دارند و منتظرند تا مربی آموزش تکنیکها را شروع کند.
مربی نوجوانان را به دو دسته تقسیم کرده و قرار است تمرینات امروز را در مسابقه با هم اجرا کنند. هربار تیمی گل میزند، صدای سوت و فریاد خوشحالی بچهها بلند میشود. چنددقیقهای با محمد نوروزی، مربی سیونهساله بچهها صحبت میکنیم که از ساکنان قدیمی بولوار شاهنامه بوده است و حالا در بولوار وکیلآباد زندگی میکند. او بهخاطر بااستعداد بودن بچههای اینجا مربیگری رده نونهالان تا نوجوانان این سالن را برعهده دارد.
نوروزی میگوید: بچههای اینجا خیلی بااستعداد و باانگیزه هستند و در تیمهای پایه، حرفهای میشوند. زمانیکه مدرک مربیگری فوتسال را گرفتم، با خودم عهد کردم به علاقهمندان فوتسال در محدوده توس و شاهنامه رایگان آموزش بدهم.
مربی دیگر سالنهای شهر هم هستم و متوجه تفاوت بچهها و سطح انگیزهشان میشوم. نونهالان و نوجوانان اینجا جنگنده هستند و میخواهند پیشرفت کرده و در لیگهای مشهد بازی کنند. بچهها در همین رده در مسابقات استانی و کشوری حضور داشتند و همین باعث شد انگیزه بیشتری پیدا کنند. در اینجا مربی هشتادنفر از علاقهمندان رده سنی نونهالان تا نوجوانان هستم.
تعدادی از بچهها که در رده نونهالان با ما تمرین میکردند، حالا در ردههای سنی بالاتر در تیمهای معتبرتر کار میکنند و میخواهند در لیگهای کشوری بازی کنند. همه اینها از این سالن و این بنا سرچشمه میگیرد. اگر اینجا نبود، شاید هیچوقت این ظرفیت و فضای کار مهیا نمیشد.
یزدان نظری هفدهسال دارد و در بولوار توس زندگی میکند. ششسال است که بهدلیل علاقهاش به فوتسال در همین سالن تمرین میکند. در مسابقات لیگ مشهد و استان در رده سنی نونهالان و نوجوانان بازی کرده است.
او میگوید: قبل از اینجا در چمن فوتبال بولوار دانشجو بازی میکردم، ولی از وقتی با این سالن آشنا شدم، متوجه شدم که استعدادم در فوتسال بهتر است. چندوقت اخیر از باشگاههای مختلف پیشنهاد داشتهام، اما میخواهم چندسال بیشتر تمرین کنم و سراغ تیمهای مطرح بروم. این سالن، راه مرا نزدیک میکند و سختیها را کمتر.
علیآقا، فرزند شادروان حسینعلی قیاسی، به جمع ما اضافه میشود تا بیشتر درباره این سالن ورزشی برایمان بگوید. خانواده آنها اصالتا یزدی هستند و سال۱۳۵۰ به مشهد آمدند. پدرش درروستای اکبرآباد (نام قدیم این محدوده) زمین خرید و از همان زمان اینجا زندگی میکنند. شادروان قیاسی دست به خیر داشته و هر کار از دستش برآمده، برای روستا انجام داده است.
علیآقا میگوید: پدرم همیشه دوست داشت اینجا مجموعه ورزشی یا مدرسه بسازد، اما قبل از اینکه نیت قلبیاش را عملی کند به رحمت خدا رفت. یک سال بعد از فوت پدر، همگی وراث تصمیم گرفتیم مدرسه بسازیم، اما بودجه کافی نداشتیم. ضمن آنکه مسئولان وقت آن دوره گفتند اینجا به سالن ورزشی هم نیاز دارد.
شادروان قیاسی دست به خیر داشته و هر کار از دستش برآمده، برای روستا انجام داده است
این شد که تصمیم گرفتیم زمین سالن را به نام پدر وقف عام کنیم تا صدقه جاریه او باشد. زمین ۱۵۰۰ مترمربع است. زمان ساخت هم پیگیر کارها بودیم و دهیاری آن دوره، ساخت این مجموعه را به پیمانکار سپرد. درنهایت این سوله، خرداد ۱۳۸۸ به پایان رسید و افتتاح شد.
بنرهای دورتادور اتاق مدیریت، تصاویر زمان افتتاح سالن و مسابقات جام رمضان را نشان میدهد. زمانیکه خانواده قیاسی زمین را وقف کردند، از مسئولان خواستند دو وقت سالن را برای استفاده از ورزشکاران محلی رایگان در نظر بگیرند.
هنوز هم این دو زمان پابرجاست و بقیه ورزشکاران هم هزینه کمتری نسبتبه سایر سالنها پرداخت میکنند. اکثر مربیها هم در این سالن محلی هستند و دغدغهشان ورزش نوجوانان است و تیمهای بزرگسالان هم دوستانه بازی میکنند.
بهروز قنبری، نگهبان سالن از ساکنان قدیمی نزدیک به آرامگاه فردوسی است و دوسالی میشود که اداره تربیتبدنی نگهداری سالن را به او سپرده است.
او میگوید: روزهای فرد ساعت ۷ تا ۹:۳۰ صبح سالن دست خانمهاست که والیبال بازی میکنند و هرروز از ساعت ۳ ظهر تا ۱۲شب هم سالن دراختیار آقایان است که برای فوتسال و والیبال به اینجا میآیند. از سهراهی فردوسی تا مشهدقلی این تنها سالن ورزشی است.
سالن ورزشی خرمی که در انتهای بولوار شاهنامه قرار دارد و به آرامگاه فردوسی نزدیک است و یکیدو سالن دیگر نیز که فاصله زیادی با این سالنها دارند، خصوصی هستند. بههمیندلیل اکثر ساکنان کلاتهبرفی و بولوار توس و محلات اطراف برای ورزش به اینجا میآیند. ازآنجاکه باشگاه یا تیم خصوصی اینجا را رزرو نمیکند، مربی نداریم. ضمن اینکه درصورت آمدن باشگاه خصوصی هزینه ثبتنام هم افزایش مییابد که پرداخت آن برای بیشتر ساکنان این محدوده سنگین است.
تا قبل از شیوع کرونا، مسابقات جام رمضان و دهه فجر در این سالن بهصورت مرتب و پرشور وحال برگزار میشده است و همیشه علاقهمندان برای دیدن مسابقات میآمدند، اما در چندسال اخیر، دو سکوی تماشاچیان هم کمفروغ شده است و از مسابقات هم خبری نیست. قنبری میگوید: البته سالن فقط برای ورزش نیست؛ هروقت قرار باشد همایش یا جلسه بزرگی برگزار شود، این سالن دراختیار قرار میگیرد.
محلیها معتقدند با احداث این سالن، آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی محله کمتر میشود و جوانان فضایی برای گذران اوقات فراغتشان دارند.
بهروز قنبری دراینباره میگوید: خیّری پیدا شده و بعد از وقف زمین، سالن هم ساخته شده است. خدا را شکر نوجوانان و جوانان هم استقبال خوبی از این فضا میکنند و به دنبال این هستند که دوستانشان را تشویق کنند به اینجا بیایند. این سالن ورزشی تنها فضای تفریحی محلیهاست. غیر از اینجا دیگر هیچ فضای فرهنگی و کتابخانهای نداریم که اهالی وقتشان را آنجا صرف کنند. اینجا نور امید فرزندان ما بهویژه جوانان است.
چهاردهسال استفاده از سالن باعث شده است بخشهایی از آن فرسوده شود و نیاز به رسیدگی دارد. سرویسهای بهداشتی فرسوده، کفپوش خراب و تهویه نامناسب از مهمترین مشکلات ورزشکاران است و البته سردری که پساز این همه سال هنوز نصب نشده است. حسین شهیدی ۴۳سال دارد و از ساکنان بولوار شاهنامه است. سیسال است که ورزش میکند.
او میگوید: حدود ۱۰سال است که در این سالن بازی میکنیم، اما متأسفانه در سالهای اخیر، سالن به حال خود رها شده است و به آن رسیدگی نمیشود. کفپوش به بازسازی نیاز دارد. روشنایی کم است. سرویس بهداشتی فرسوده شده است و باید تعمیر شود.
محسن دواتگر ۵۱سال دارد و از اهالی کاظمآباد است. او میگوید: وقتی سالن اینجا ساخته شد، نوجوانان و جوانان خیلی خوشحال شدند و از همان ابتدا متقاضیان بسیاری داشت. اوایل زیرنظر دهیاری بود و از وقتی اینجا به منطقه شهری اضافه شد، اداره کل تربیتبدنی مسئولیت آن را برعهده گرفت. اما متأسفانه به آن رسیدگی نمیشود. سالن به وسایل سرمایشی، گرمایشی و تهویه مناسب نیاز دارد. اگر امکانات فراهم شود، میتوانیم از حداکثر ظرفیت اینجا استفاده کنیم.
* این گزارش پنجشنبه ۱۴ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۵ شهرارامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.